تمام انکودرهای دوار می بایست به نحوی به قسمت دوار موتور (روتور) متصل شوند. در واقع مکانیزم از دو قسمت دوار و ثابت تشکیل می شود که با چرخش و عبور قسمت دوار از مقابل قسمت ثابت، محاسبه مکان شفت، سرعت، تعداد دور و دیگر اطلاعات حرکتی بدست میآید. در این مقاله به مقایسه انکودر شفت دار و بدون شفت می پردازیم.
عملکرد داخلی تمامی انواع انکودر می تواند شبیه به هم باشد. افزایشی یا مطلق، نوری یا مغناطیسی و …. اما مهمترین فاکتور که تفاوت بین طراحی انکودرها را ایجاد می کند نحوه اتصال به موتور است.
انکودر هالو شفت، کم ترین بار اضافه را به موتور تحمیل می کنند و همچنین کمترین ضربه را در زمان تغییر سرعت به سیستم وارد می آورد. همچنین طراحی ظاهری هالو شفت نیز کم حجم است و به سادگی بر روی شفت با قطرهای متفاوت سوار می شود.
در انکودر های دارای شفت (solid shaft) معمولا از یک کوپلینگ و فلنج برای اتصال شفت انکودر به شفت موتور استفاده می شود. این موضوع باعث می شود به راحتی نتوان موتور و انکودر را تعویض کرد؛ زیرا ممکن است پیدا کردن جایگزینی که دقیقا همان اندازه و طول شفت را دارد دشوار باشد. از طرفی همین اتصالات خارجی موجب افزایش طول انکودر می شود که ممکن است ایجاد محدودیت کند. و نکته مهمتر اینکه همواره این احتمال میرود که مکان زاویه ای انکودر دارای شفت به نسبت شفت موتور جابجا شود و عملکرد سیستم را با خطا یا اخلال مواجه کند. گرچه انواع مختلف در نحوه اتصال انکودر شفت دار به موتور وجود دارد که هرکدام مزایای خاص خودش را داراست اما دو ایراد کلی به همه این مدل ها وارد است و آن اتصال دشوار و سایز بزرگ است.
در مقابل، انکودرهای هالو شفت، سهولت در کاربرد را در پی دارند و این بطور خلاصه در موارد زیر دیده می شود:
یک انکودر هالو شفت از لحاظ شکل و اندازه، بسیار با محیط کاری سازگار است؛ از لحاظ کاربرد و به جهت عملکرد قابل اطمینان آن بهترین نوع برای اندازه گیری سرعت (دور بر دقیقه) است؛ و به لحاظ نحوه اتصال، بهترین گزینه برای کاربرد در محیط های پر از ضربه، لرزش، رطوبت و غبار می باشد.